به روی نیزه سرت رفت جلوی من
من به اسارت رفتم جلوی تو
حنجرت زهم پاشید جلوی من
من ناله زنم با زینب برای توی
چه زود از برم رفتی علی من
به فکر بزرگی و دامادیت بودم
برای تو
من را با تازیانه زدن جلوی تو
۳ شعبه کاری کرد بد سرت بیوفتد جلوی من
علی تو سرباز بودی رفتی دردل میدان
در اغوش پدرت شهید شدی در میدان
ای خاک بر دهانم لات کوفی تو را زد
فاطمه دید پریشان شدن من
در شام می گفتند حرمله حتی به بچه هم رحمی نکرد
تیر را نشانه گرفت دقیق بر زیر گلویت زد
شاعر:مهرداد جوادی
- شنبه
- 5
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 9:16
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه