جسمت توی گوداله
زیره مرکب پاماله
بالا میره شمشیر و
پیش چشمم جنجاله
از روی تل می بینم که می دزدن پیروهنت رو
از روی تل می بینم که مُثله میکنن تنت رو
تو رو میزنن با عصا و شمشیر
تو رو میزنن رو تنت جای تیر
تو رو میزنن شده خناسی شیر
بند دوم:
غرقِ خونی و لشکر
رفتن سمتِ انگشتر
مُردم دیدم چه کرده
با تو کُندیِ خنجر
با قصد کُشت لشکر لشکر سمت پیکرت دویدن
با قصد کُشت لشکر لشکر جسم خاکیتو دریدن
تو رو میزنن مردم پُر تزویر
تو رو میزنن رو لباشون تکبیر
تو رو میزنن هم جوون و هم پیر
بند سوم:
رفتی چشمم می باره
قصده دشمن آزاره
حالا تنها،بعد از تو
سهمم کوچه بازاره
آه از غربت از این به بعد من می مونم و اسارت
گوشواره ها غارت رفتن با سیلی و با جسارت
حمله کردن و دخترت ترسیده
حمله کردن و خیمه ها پاشیده
حمله کردن و مادرت هم دیده
- پنج شنبه
- 10
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 12:18
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
علی علی بیگی
ارسال دیدگاه