ای شهیدِ سرفرازِ سر جدا
سر کشیده از ازل جامِ بلا
مستِ مست از جامِ سرشارِ خدا
پیشِ چشمانم ذبیحاً من قفا
تو خلیلِ اعظمی اینجا منا
ای عزیزِ جانِ خواهر اسلام
هم برای من برادر هم امام
زینبت آمد که چون بیت الحرام
دورِ قبر تو بگردد واسلام
بر اجابت میرسد اینجا دعا
یا اخا از شام ویران امدم
دل پریشان سینه سوزان آمدم
خسته از آلام دوران آمدم
بر سر قبر تو مهمان آمدم
ای مزارت درگهِ جود و سخا
تار از هجرت بصر آورده ام
بر رخ از سیلی اثر آورده ام
مادران بی پسر آورده ام
کودکان دیده تر آورده ام
ای یتیمِ حضرت خیرالنساء
آمدم گریم برای حنجرت
کاش بود اینجا رقیه دخترت
آمدم گیرم عزا بر اکبرت
جان به قربان علیِ اصغرت
روی دستان تو او زد دست و پا
اصغرت بر تیر کین خندان شده
مادرش از داغ او گریان شده
خانه ی بختش دگر ویران شده
قسمتِ او هم غمِ هجران شده
داعماً کارش شده آه و نوا
ای حبیب خالق سبحان حسین
خونِ پاکت محییِ قرآن حسین
زینبم از دوریت نالان حسین
بر لبم دیگر رسیده جان حسین
بس که از اعدا شنیدم ناسزا
فرصتی پیش آمده تا خواهرت
از غم غربت بگوید در برت
خاطرش مانده وداع آخرت
بر سر نیزه مناجات سرت
با دل زینب ببین کردی چه ها
التماست میکنم قرآن بخوان
نیست ای قاری خبر از خیزران
داشتی حق باشی از ما ناگران
کعب نی خوردیم با زخم زبان
حرمله آمد پیِ آزارِ ما
خواهرت را نور عینی یاحسین
عطر مادر میدهد اینجا حسین
تازیانه زد عدو بر ما حسین
خیز و دلداری بده ما را حسین
بر سرِ زینب بکش دست شفا
بر دل غمدیده ی ما کن نظر
ای ز خونت باغ ایمان بارور
عفو کن ای باغبان خون جگر
در گلستانت خزان دیدی اگر
دیده ام راسِ تو در طشت طلا
ای ز قدیسین عالم برده دل
از شرار عشق تو جان مشتعل
کاخِ استبداد کردم زیر گل
باز هستم از گل رویت خجل
من اسیرِ تو شدم نه اشقیا
غصه عالم اگر چون یم شده
پیش عاشورای تو یک نم شده
قلب ما آکنده از این غم شده
کز میان ما رقیه کم شده
ظلمِ بی اندازه شد بر ما روا
زینبم هر درده تاب ایتدیم حسین
عالمین قلبین کباب ایتدیم حسین
شامیده بیر انقلاب ایتدیم حسین
ظلم اوین یخدیم خراب ایتدیم حسین
ایلدیم نطقیله طاغوتی فنا
شامیده ویرانه ده قالدیم حسین
قارته گتمیش اساس آلدیم حسین
اوردا آهنگِ ظفر چالدیم حسین
من یزیدی تختیدن سالدیم حسین
ابن مرجانه گونی اولدی قرا
بیرده غرا خطبه ایراد ایلدیم
امتی اسلامه ارشاد ایلدیم
عترتی اللردن آزاد ایلدیم
حتماً اوندا روحووی شاد ایلدیم
شاید ایتمیشدون منی اندا دعا
باجوون احوالینه ایله نظر
یثربه سن سیز نجه ایتسون سفر
ماتموندن گز یاشین دائم الر
گوللریلن قبروون داشین بزر
آغلیار سسلر سنه جانیم فدا
- شنبه
- 12
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 9:26
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
حسنعلی بالایی
ارسال دیدگاه