تکیه بر منبر تو دادم و بالا رفتم
روضه باعث شده تاخانه زهرا رفتم
پای من بسته شد از بار گناهان زیاد
دست و پابسته شدم روضه ات اما رفتم
اول روضه شبی چای تورا نوشیدم
چای نوشیدم و تا عرش معلا رفتم
گفته بودند حرم عرش خدای ازلی ست
اربعین آمدو من هم به تماشا رفتم
همه رفتند حرم من هم ازینجا رفتم
بی شک از برکت این سینه زنیها رفتم
اول راه دلم سوخت بریدم دیگر
یک قدم راه که چون زینب کبری رفتم
بی گمان روی پر روح الامین می رفتم
بی گمان تاحرمش بی سرو بی پا رفتم
یاد زینب وسط راه زمین می خوردم
روضه می خواندم و چون ماه زمین میخوردم
از سه ساله دوسه خط روضه شنیدم ای وای
ناخود آگاه وآگاه زمین میخوردم
مادری سینه زنان راه میآمد آنجا
تاکه میگفت فقط آه زمین میخوردم
آب هم بود غذا بود رفیقم هم بود
یاد افتادنت ای شاه زمین میخوردم
ازحرم آمده بودم به حرم می رفتم
گاه پا می شدم و گاه زمین میخوردم
- چهارشنبه
- 16
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
مهدی نظری
ارسال دیدگاه