آماده همه حسینیا / باز به صف بشید علم کشا
داره با تموم اقتدار / میرسه سپاه عقیله، کربلا
ریشه ی ظلم و زده با همتش
خطبه میخوندْ با حجاب و عفتش
دختر علی توو اوج اقتدار
شام و کوفه رو بهم ریخت با تموم هیبتش
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴
پاشو که رسیده خواهرت / اومدم عجب اومدنی
پس گرفتم این پیرهنتو / خواهرت بمیره که تو بی کفنی
معلومه از حال و روز پیرهنت
جای سالمی نمونده رو تنت
من هنوز یادم نرفته یه سپاه
بد جوری توو قتلگاه با نیزه ها میزدنت
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴
غرق در خجالتم داداش / بارونیه صحن این چشام
بدجوری گلایه دارم از / اون مصیبتایی که دیدم توی شام
توی شهری که دل ما رو سوزوند
یادگاریت میون خرابه موند
پر کشید شبی که با سر اومدی
غصه ی پر زدنش جونِ ما رو به لب رسوند
ای حسین جانم حسین جانم حسین ۴
- دوشنبه
- 21
- شهریور
- 1401
- ساعت
- 9:15
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
داود قاضی
ارسال دیدگاه