درگیر آشوب است و گرچه بیقراری میکند
هر لحظه مثل کوه دارد بردباری میکند
عمریست با دست نفاق از پشت خنجر خورده است
اما خودش را سرفراز از فتنه عاری میکند
ایران همان شیرِ کمین کرده ست که وقتِ نبرد
با غرّش جانانه اش قدرت مداری میکند
در اوج عزت پرچمش بالاست وقتی در جهان
با اقتدار اسلام را آیینه داری میکند
آسیب زد آنکس که وحدت را به دستِ تفرقه
ابلیس را در غالبِ آشوب، یاری میکند
بر این تنومندِ کهن بیفایده ست این ضربه ها
این را بگو بر آنکه فکر زخم کاری میکند
حیرت نکن از رویش پیوسته! دارد سالها
این خاک را خون شهیدان آبیاری میکند
ایثار و ایمان و بصیرت دست در دستان هم
تاریخ دارد با شعف غیرت-نگاری میکند!
- چهارشنبه
- 20
- مهر
- 1401
- ساعت
- 10:36
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
ناشناس ؟؟؟
ارسال دیدگاه