• یکشنبه 4 آذر 03


آزادگان کربلا

417

ز خون دیدگان جان ها به کام است
چراغ‌ کاروان رأس امام است
به پای کودکان خار از جفا رفت
که زخم کاریش بی التیام است
بپا شد هلهله از سوی کفار
ستم بر کاروان گویا مرام است
نباشد مرهمی از بهر یاران
دل غمدیدگان را خون به جام است
ز سوز قلب زینب عالمی زار
قد خم گشته اش آفت به جان است
شگفتا کربلا غرقاب خون گشت
دو عالم نوحه گر بر ماه تام است
رقیه جان دهد از بهر دلدار
که بابش ملجأ هر خاص و عام است
(ضیاء) و نور چشمش رأس پر نور
بغل بگرفته و عمرش تمام است
جهانی زین مصیبت پر ز اندوه
که یا رب عید قربان امام است

  • پنج شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 8:6
  • نوشته شده توسط
  • رضا توحیدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران