مهربانم! چشم بارانی چه می آید به تو
این ردای سبز روحانی چه می آید به تو
آن نگاه زیر چشمی با وقارت می کند
این تبسم های پنهانی چه می آید به تو
حرکت آن خال مشکی با تکان های لبت
تا که شب «والیل» می خوانی چه می آید به تو
موی مجنون، ریش درویشی چه می آید به من
ناز لیلا، اخم سلطانی چه می آید به تو
اخم کن! آخر نمی دانی که وقتی ابرویت
چین می اندازد به پیشانی، چه می آید به تو
بی قرارِ رفتنی، موجی بزن دریای من!
گرچه آرامی، پریشانی چه می آید به تو
قیصرِ رومی حجازی! آن عبور با شکوه
با سواران خراسانی چه می آید به تو
خال تو آن نقطه ی پایان دفترهای ماست
خال در این بیت پایانی چه می آید به تو
شاعر:قاسم صرافان
- دوشنبه
- 18
- دی
- 1391
- ساعت
- 6:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه