ای ذکر رحمت، الهی العفو
باران رافت، الهی العفو
امشب مقیم، کوی تو هستم
مست از شمیم، بوی تو هستم
محتاج نور، روی تو هستم
پس کو عطایت؟ الهی العفو
دل را ز غیر، مولا بگیرم
در کوی دلبر ، تا جا بگیرم
در خانه حق، ماوا بگیرم
آیم به سویت، الی العفو
شام گناه و، هجران سحر شد
از اشک توبه، دل مفتخر شد
بخشش نصیب، چشمان تر شد
بنما عنایت، الهی العفو
دیدی مرا چون، بی دست و پایم
از برکت این، سفره جدایم
با رحمت خاص، کردی صدایم
کردی تو دعوت، الهی العفو
گفتی که بنده، مال منی تو
عبد پریشان، حال منی تو
جا مانده ی هر، سال منی تو
گو از وجودت، الهی العفو
رفتند یاران، تنها شدم من
دیگر غریب، دنیا شدم من
ای وای دیدی، رسوا شدم من
گویم ثنایت، الهی العفو
عطر حضور، از یادم نرفته
عشق ظهور، از یادم نرفته
کرخه ی نور، از یادم نرفته
در اوج غربت، الهی العفو
جبهه بهشت، روی زمین بود
صبح دو کوهه، شور آفرین بود
با عطر دلبر، دلها عجین بود
کو آن قداست، الهی العفو
ما خاطراتی، دیرینه داریم
یک کربلا غم، در سینه داریم
چشمان تر در، آدینه داریم
ای فطر امت، الهی العفو
ای ماه رحمت، دلدار من کو ؟
مهدی زهرا، یاس چمن کو؟
عشاق جمعند، یابن الحسن کو؟
ماه ولایت، الهی العفو
آقا بیا تا، قوت بگیرم
از اشک روضه، برکت بگیرم
شور حسین، در هیئت بگیرم
به حق تربت، الهی العفو
شاعر:سید محمد میر هاشمی
- دوشنبه
- 18
- دی
- 1391
- ساعت
- 7:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه