• دوشنبه 3 دی 03


در مدح وشهادت امام هادی (ع) -(ماه در آینه ی چشمِ تو خلوت می کرد)

272


ماه در آینه ی چشمِ تو خلوت می کرد
آسِمان زیر قدم هات طهارت می کرد

عرق شرم به پیشانی خورشید چه بود؟
پیش اجلال تو احساسِ حقارت می کرد

سَرِ سجاده ی عشقت دو سه نوبت در روز
جبرئیل آمده و عرض ارادت می کرد

به گدایت عَوَضِ سنگ طلا بخشیدی
دست هایت چه کریمانه کرامت می کرد

«ابن سِکّیت» شدن ها اثر چشم تو بود
دلِ نرمت همه را زود هدایت می کرد

با «غدیریه» امامت به سرانجام رسید
مُصحفت «جامعه» تکمیل رسالت می کرد

هر چه کردند نشد نور تو خاموش شود
مِهر تو بر همه ی شهر سرایت می کرد

متوکل به تماشای شرابت می برد
بس که بر اوج مقام تو حسادت می کرد

شعر خواندی و لبت گرم مذمت ها بود
کِی به لبهای ترک خورده جسارت می کرد

خبر از خیره شدن های به ناموس نبود
هر که در محضرتان بود،رعایت می کرد

سامرا  شام  نشد تا که ببینند همه
خیزران بر لب و دندان چه قیامت می کرد...


  • پنج شنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران