با تو معنا میشود هم غصهها؛ هم شادیام
من پُر از دلدادگیهای امامِ هادیام
ای امامِ "جامعه"؛ ای "ذکرکم فیالذاکرین":
کاش یک جرعه از آن جامِ ولا میدادیام
بیتو این دل... دل که نه، ویرانسرای من شده
با نگاهت این خرابی میشود آبادیام
عشقِ من عشقیست ناب و ساده و با سابقه
منشأ این عشق هم دل بستنِ اجدادیام
روز و شب در وادیِ جرم و خطا غوطهورم
پس خودت تضمین کن از شَرِّ گنه، آزادیام
با نگاهت واژهها در شعر، تابان میشوند
ورنه من یک شاعرِ بیادعای عادیام
- پنج شنبه
- 6
- بهمن
- 1401
- ساعت
- 12:58
- نوشته شده توسط
- فاطمه سرسخت
- شاعر:
-
عادل حسین قربان
ارسال دیدگاه