نیزه خوردی و تمامی تنت پاره شده
صبرکن،تابرسم من،بدنت پاره شده
خاطرت هست کفنت کردم و رفتی میدان ؟؟
تو چه کردی پسرمن کفنت پاره شده ؟؟
زیر تیغ و تبر لشگریان یوسف من
تکه تکه شدی و پیرهنت پاره شده
تو رجز خواندی و با سنگ جوابت دادند
بی سبب نیست عمو جان دهنت پاره شده
وای برمن که صدایت نرسید قاسم جان
وای من حنجره ی ناله زنت پاره شده
راضی هستی بروم من و بگویم نجمه!
کتف و بازوی یل بت شکنت پاره شده
به زمین خوردی و در خون خودت غوطه وری
سینه ات از سر پر پر زدنت پاره شده
شاعر:علیرضا خاکساری
- دوشنبه
- 18
- دی
- 1391
- ساعت
- 14:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه