• دوشنبه 3 دی 03


درزمینه شهادت امام علی (ع) -(مثلِ ابرایِ بهاری ، میباره چِشام)

523

مثلِ ابرایِ بهاری ، میباره چِشام
میدونم که دیگه راهی ، نمونده برام
ولی با این همه پستی ، دلم روشنِ
تویِ تارکیِ مَحضم ، حرم روشنِ

حرمِ دلی که از عشقِ تو داره تب
 گرچه من غرق گناهم ، اقا روز و شب
نا امید نمیشی از من ، دعام میکنی
همه ساله شبایِ قدر صدام میکنی

درُ وا میکنی اقا ؟ گدا اومده
سربه زیر و شرمسار از شما اومده
خوشیامُ کردم اما به چه قِیمتی؟
بیشتر از هزارسالِ که تُ تو غیبتی

معلومِ اَلعَجَلم از تهِ دل نبود
ولی دلتنگیایِ تو شده زود به زود
من حواسم بتو نیستُ ، امیدت منم
عمریِ زبونی از مهدی دم میزنم

نکنه فکر کنی اقا که بی غیرتم؟
بیخیالِ زن و اگاهی و عفتم
چادرِ مادرت اقا عزیزِ هنوز
ولی میدونی دلامون مریضِ هنوز

یادمون نرفته اون چادرِ سوخته رو
بازو و سینه و پهلویِ به در دوخته رو
یادمون نمیره سقا خجالت کشید
وقتی که دویدن زینبش رو میدید

غیرتِ سقا هنوزم تو رگهایِ ماست
عفتِ عمه ی سادات هنوزم به پاست
نکنه اقا بیاد و بپرسه که اون 
چادرِ امانتِ مادرِ من کجاست؟

  • شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1402
  • ساعت
  • 10:40
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.83 MB
تعداد بازپخش 4
تاریخ بارگذاری شنبه 19 فروردین 1402 06:11

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران