یا جوادالائمه ادرکنی
ناله
ها می زند و داغ به حنجر دارد
پشتِ در هلهله بر پاست، که باور دارد..؟!
مخزن جود و سخا بود، کریم بن کریم
گرچه از زهرِ جفا سینه ی پرپر دارد
خانه اش مقتل و اهل حرمش نامحرم
سینه ای سوخته از کینه ی همسر دارد
چون حسن همدم آن زهرِ جگر سوز شده
خواهری نیست که خون از لب او بردارد
تشنگی برده امان از جگر سوخته اش
گریه بر غربت آن تشنه ی بی سر دارد
کاش یک جرعه از آن آب به او می دادند
آه از آب، که اندوهِ مکرر دارد
چه غریبانه در آن حجره ی غم جان داده
نه علی اکبر و نه ساقی لشکر دارد
پیکرش گرچه فتاده است غریبانه به خاک
خوب شد سایه ای از بال کبوتر دارد...
نعیمه امامی .28 خرداد 1402
- دوشنبه
- 29
- خرداد
- 1402
- ساعت
- 12:47
- نوشته شده توسط
- نعیمه امامی اشلق
- شاعر:
-
نعیمه امامی
ارسال دیدگاه