دمی به شوق محبّت غزل سروده دلم
به مردی و به مرامت غزل سروده دلم
کجا مرا که زنم لاف عاشقی تو را
فقط به عشق شفاعت غزل سروده دلم
تویی تو مولد کعبه تو خود مسیحایی
برای جلب رضایت غزل سروده دلم
تویی تو لنگر عرش و ابا البشر حیدر
به جایگاه ولایت غزل سروده دلم
امیر عالم و آدم انیس طفل یتیم
تویی مجیر به امّت غزل سروده دلم
ترک به خانه ی خالق برای تو افتاد
برای شرح حکایت غزل سروده دلم
کبوتر دل من پر زنان سوی حرمت
به رو به روی ضریحت غزل سروده دلم
زبان الکن و حاجات ما ندارد تَهْ
نبوده قصد جسارت غزل سروده دلم
تویی امیر دل ما تویی تو شاه نجف
علیست ذکر عبادت غزل سروده دلم
نبوده ذکر تو لایق برای هر دهنی
برای کسب فضیلت غزل سروده دلم
بگیر رشته ی دل را بکش به راه خود
برای عدل و عدالت غزل سروده دلم
نظر به ساقی عطشان خود نما مولا
فقط به قصد اطاعت غزل سروده دلم
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 13:42
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه