• سه شنبه 15 آبان 03


غدیرخم -(دست در دست نبی دست یدالله می شود)

111

دست در دست نبی دست یدالله می شود
پله پله تا به عرش سکوی مولا می شود
می شود اتمام دین و نعمت حق در غدیر 
چون وصی مصطفی همسر زهرا می شود


شادمان حضرت زهرا به غدیر است صلوات
این غدیر هم همان عید امیر است صلوات
حاجیان شاهد این واقعه در روز غدیر 
وصی خاتم مرسل امیری دلیر است صلوات


عمریست که من محو تجلای تو هستم
بر خوان کریمانه ی تو حلقه به دستم
در روز غدیر خم و بر دست نبی عین الله
از جام خم غدیر تو روز و شب آقا مستم


بر لوح  جان ودلم عشق علی نقش بسته است
نامی که مونس یتیم و فقیر و دل شکسته است
مردی که ساده زیست با همه جاه و جلال خویش
عشق علیست که به جان و دل ما نشسته است


نام امیر المومنین شامل هر بنده نیست که نیست
این نام به هر کسی که زیبنده نیست که نیست
این نام در خور علیست که سردار خیبر است
در روز عید جز شادی و خنده نیست که نیست


هر لحظه و هر کجا،دم از علی می زنم
به حال خوب و صفا،دم از علی می زنم
به کوری دشمنان،دم از علی می زنم
بهر رضای خدا،دم از علی می زنم


حیدر حیدر امیر المومنین ورد لب ماست
کوری چشم دشمنان مولا گل ماست
با فخر می گوییم در عالم همیشه
حیدر امیر المومنین آقای دنیاست


نوای شیعیان باشد،علی مولای مظلومان
صدای عاشقان باشد،علی تنها یل- میدان
سرود قلب ما باشد،سلام بر خسرو خوبان
ملائک زمزمه دارند،علی باشد امیر مان


شعشعه زد به دلم نام دل آرای علی
نور باران شده قلبم به تولای علی
دست من دامن مهر تو شه ملک فتی
لا فتی الا علی لا سیف الا ذو الفقار


یا علی من به تمنای وصالت هستم
نوکر وخادم درگاه خدایت هستم
شعشعه زد به دلم مهر دل آرای علی
تا ابد مست تو ای شیر خدا من هستم


سرمایه ما حب علی و آ ل است
عالم همه غیر آ ن که قیل و قال است
بخشنده ،شفیع و رهنما بهر بشر
از هاشمیان نشانه ای یک خال است


امشب دل من کبوتر صحن نجف شد 
پرواز کنان بال و پر صحن نجف شد
با اذن ولی نعمت خود شاه خراسان
مشهد به نجف همسفر صحن نجف شد


هنگام سرور و ،فرحات است امشب
ذکر لب ما هم ،صلوات است امشب
خواهی که شفاعت شوی از خالق خود
ذکر صلوات به لب ،نبات  است امشب


الطاف خدا به حال ما شامل شد
در روز غدیر حکم حق حاصل شد
با رفتن دست روی دستان رسول
ابلاغ ولایت و امامت علی کامل شد


می رسد بر گوش و جان این فَلَک
نغمۂ داودی و الهام بخش یک مَلَک
موقع حج الوداع خاتم پیغمبران 
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیَک


همسر فاطمه ای و وصیِّ پیغمبر 
علی عالی اعلا طلعت صبح سحر
هر چه گشتم چه بگویم در مدح علی
ها عَلِیٌ بَشَر ٌ کَیِفَ بَشَر


خدا داند چه عیدی بی نظیر است
گلستان کوه و صحرا و کویر است
به کوری دو چشمان حسودان 
عجب عیدی این عید غدیر است


از کودکی با غدیرت آشنایم یا علی
عید تو عید غدیر و همنوایم یا علی
گفت اکملت لکم دینک جبریل امین
افضل الاعیاد من غرق خدایم یا علی


چون نامه ی  اعمال مرا کرد حساب
پرونده سیاه و حال من گشت خراب
ناگاه به لب ذکر علی غنچه نمود
پرونده من پاک و مرا کرد  سیراب

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران