بر روی دستان نبی،یک دست پیدا می شود
دستان یک مرد دلیر،از عرش پیدا می شود
از پیش خورشید رسالت،از فروغ احمدی
نور ولایت در غدیر خم نمایان می شود
.....................................................
در اذان گویم علی مولای ماست
بعد احمد مرتضی مولای ماست
حب او در دل همان ،حب خداست
یا علی گویم خدا هم ،هم نواست
...............................................
عطر خوش بوی غدیر ،بادا گوارای وجود
حب مولا با نبی،در خم گوارای وجود
هم رسالت هم امامت،روی دستان نبی
شهد شیرین غدیر،بادا گوارای وجود
................................................
زین های اشتران حق را به بالا می برد
دست را بر روی دست احمد به بالا می برد
میکند ابلاغ او حکم ولایت را غدیر
هم وصی هم جانشین خود به بالا می برد
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 13:57
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه