شورهِ زارم، خاک حاصلخیزشد
بر گدایان هم کرم لبریز شد
ای همه دار و ندارم یا جواد
ذکر زیبای تو دستاویز شد
هر بهار،بی عطر تو یابن الرضا
درخزان رفت،ناگهان پاییز شد
هر که شد مست تولای جواد
محترم شد نزد حق،عزیز شد
هرکه دردل کینه ی از عشق بُرد
خوار شد،تحقیر شد،ناچیز شد
ای خوشا باران چشم هَرمُحِبّ
اشک هایی که زغم سرریز شد
ای خوشابرگریه کن های جواد
مادرش ضامن به رستاخیزشد
روضه هایت غربت ومظلومیت
روضه های تو ،حُزن انگیز شد
سینه هامان شمع سوزان حرم
ازلب عطشان ،غمت لبریز شد
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 14:20
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه