خداحافظ خداحافظ مرو ای غمگسار من
خداحافظ خداحافظ مروای چشم زار من
خداحافظ خداحافظ امید و هستیم مادر
خداحافظ خداحافظ دلیل مستیم مادر
خداحافظ خداحافظ انیس ومونس و یارم
الا مادر الا مادر ، برایت زار و بیمارم
خداحافظ خداحافظ طبیب درد ، دریابم
ز داغ دوریت مادر ، بیا بنگر که بی تابم
خداحافظ خداحافظ خدا باشد نگهدارت
توکه بال سفر بستی،شود حُبِّ علی یارت
خدا حافظ الامادر،نظر کن بر دو چشم تر
زداغ هجرت ای مادر،زنم بر سینه وبر سر
عجب دردی عجب داغی،نشسته بردلم مادر
تمام هستیم مادر ، تویی آ ب و گِلَم مادر
- یکشنبه
- 18
- تیر
- 1402
- ساعت
- 15:16
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه