علی در نیمه های شب ،به فکر مستمندان بود
به فکر قلب رنجور تمام دردمندان بود
درون سینه دردی داشت، درد مردم مظلوم
کسانی که به ناحق می شوندازحق خود محروم
امیر المومنین باشی ، و هم بازی با ایتام
به روی دوش نان،خرما و در تاریکی هر شام
کریمی که کریمان ریزه خوار خوان او بودند
ولی با جهل هر جایی ، بلای جان او بودند
درون نیمه های شب،به نخلستان گذر میکرد
برای چاه ها هر دم ، گِلِه از این سحر می کرد
تمام هَم و غم او ،هدایت بهر انسان بود
مرام و مسلک مولا همه آیات قرآن بود
علی کاتب،مفسر،معنی قرآن ناطق بود
زمان بندگی مست خدا،آری چه عاشق بود
علی شد شهره ی عالم ،خریدار دل محزون
ولی افسوس فرق نازنینش غرق شد در خون
علی عین عدالت بود ،شیر بیشه ی خیبر
علی لام لیاقت بود ، تا شد ساقی کوثر
علی یا از خدا بوده و یا مست جمال او
چه باید گفت ازقدر،وجمال و هم کمال او
علی درجسم چون انسان،وجودش غرق شددر نور
علی محو جمال حق،علی نوریست فوق النور
- دوشنبه
- 19
- تیر
- 1402
- ساعت
- 15:41
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه