ابا صالح امشب ،کجایی تو مولا
بگو جان حیدر ،تو می آیی آ قا
اباصالح امشب،تودر روضه زاری
به مظلومی عشق،تو هم بیقراری
نمی دونم امشب،کجایی کجایی
نجف ،سامرا یا ، تو در کربلایی
مدد یابن الزهرا،مدد یابن الزهرا(2)
بیا جون زهرا ، به بزم عزامون
ببین سینه زن با،دوتاچشم گریون
شب قدره آ قا ، شب اشک جاری
گدا اومدم من ، مرا کن تو یاری
شب قدره مولا ، شب آ ه و ناله
قسم میدهم من ،به حق سه ساله
مدد یابن الزهرا ، مدد یابن الزهرا(2)
گرفتم روی سر ، من آیات قرآن
بده معرفت تا ، شوم غرق ایمان
به نام امامان،دخیل بسته ام من
ازاین ظلمت دل،من خسته ام من
من و حُبِّ حیدر ،من و نام زهرا
قسم بر شهیدی، که بود تشنه آقا
مدد یا بن الزهرا،مدد یابن الزهرا (2)
بیا یک نظر کن ، به حال دل ما
به این شبنم چشم،به آب وگل ما
من ازکودکی با،حسین خو گرفتم
همه هستیم را ، من از او گرفتم
امیری حسینٌ ، و نعم الامیری
شب اول قبر ، تو دستم میگیری
مدد یا بن الزهرا ، مدد یا بن الزهرا(2)
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 10:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه