افطار خود با اشک روضه باز کردم
در روضه با خالق سخن آغاز کردم
تشنه لب و یادی ز روز محشر خلق
گفتم علی و از سخن سر باز کردم
با چای روضه با لب خشکیده ی خود
گفتم حسین و تا حرم پرواز کردم
افطار ی هر روز ه در ماه خدا را
با یک سلام از راه دور ممتاز کردم
با دیدن طفل یتیم و زار و محزون
آ ن طفل را با یا علی من ناز کردم
در ربَّنای هرشب و شب زنده داری
العفو گویان توبه را اعجاز کردم
در سجده و حال دعا و ذکر یارب
از بهر حاجت دو رکعت نماز کردم
چشمان من بارانی و در حال توبه
سجده به درگاه تو سر افراز کردم
من روزه ی هر روز با عجل فرج بر
صاحب زمان افطار یم را باز کردم
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 11:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه