غرق طوفانم نجاتم می دهی
قطره ای آب حیاتم می دهی
تشنه ی عشق توام مولای من
جرعه ای آب فراتم می دهی
هیچ باکی نیست از روز حساب
خودحسابِ واجباتم می دهی
مادرت داده مرا اذن حضور
اشک درصوم وصلاتم می دهی
در شب اول تو می آیی حسین
وعده ی وقت مماتم می دهی
به چه شیرین است طعم روی یار
در ره عشقت ثباتم می دهی
ای پناه بی پناهان یا مجیر
من گدایم تو زکاتم می دهی
نوکری بر درگهت فخر من و
اجر نوکر رابه ذاتم می دهی
آرزوی روضه خوان و سینه زن
یک شب جمعه براتم می دهی
در حرم با مادر و ام البنین
روضه در فُلکِ نِجاتَم می دهی
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 12:54
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه