شعر شهادت فاطمه زهرا(گیرم که خانه خانه ی وحی خدا نبود
آتش به بیت ام ابیها روا نبود
آن بانویی که حرمت قرآنی اش سزاست
در کوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود
در آستان خانه ی او دود بهر چیست
آل رسول تازه مگر در عزا نبود
احمد مگر سلام به او بارها نداد
زهرا مگر زاهل همین هل اتا نبود
پرداخت شد بهای رسالت عجب چه زود
پس بیعت ولای علی بی بها نبود
حالا چه وقت مجلس شورای رهبر است
حیدر مگر خلیفه ی دین خدا نبود
ای قوم این همه عجله از برای چیست
مولا مگر به غسل رسول خدا نبود
در کار خیر این همه رای خلاف چیست
حالا که وقت شبهه و چون و چرا نبود
در شهرتان همایش نا مردی از چه روست
بازوی دین سزای غلاف جفا نبود
نامردی است ضربه به گل بی هوا زدن
آیا هجوم سیلی تان بی هوا نبود؟
حتی صدای سیلی تان تا بقیع رفت
این کار غیر زاده ی قوم دغا نبود
این ماجرا حماسه ی زهرا شناسی است
کوثر مگر شناسه ی خیر النسا نبود
شاعر:محمود زولیده
- سه شنبه
- 19
- دی
- 1391
- ساعت
- 7:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه