از رو ، دارالعماره حرفم اینه
ای کاش ، برگردی باز سمت مدینه
کوفه ، منتظرت هستن همه با
اهل و ، عیالشون با بغض و کینه
شرمنده ام از
علی و زهرا ، مادرت
حلالیت می خوام آقا
از تو و زینب خواهرت
کاشکی بمیرم
نبینمت یه روز میون غربت
تنها بذارنت یه مشت بی غیرت
ثارالله اباعبدالله
ای کاش ، نیاد یه روز خم روی ابروت
کاشکی ، یوقت نشه کم تاری از موت
می خوای ، دور بشه از تو چشم کوفی
حرز ، امام حسن ببند رو بازوت
دارم می بینم
می زنندت واسه ثواب
علی اصغر رو می کشن
جلوی چشمای رباب
کاشکی بمیرم
نبینمت یه روز میون گودال
نشه تن مطهر تو پامال
ثارالله اباعبدالله
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 15:50
- نوشته شده توسط
- شاهد
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه