ظهور عشق را دیدم ز چشمت
حضور عشق را دیدم ز چشمت
وجودت محوْ در عشقِ ولایت
که شور عشق را دیدم ز چشمت
اشدّا و علی الکفار گفتی
که نور عشق را دیدم ز چشمت
بصیرت در وجودت موج می زد
شعور عشق را دیدم ز چشمت
پر پرواز خود را وا نمودی
سرور عشق را دیدم ز چشمت
به خون خویش غلطیده ولی من
عبور عشق را دیدم ز چشمت
نجف تا کربلا و شهر مشهد
صدور عشق را دیدم ز چشمت
چه تشییع عظیمی گشت بر پا
غرور عشق را دیدم ز چشمت
بدیدم دستِ از بازو قلم را 
مرور عشق را دیدم ز چشمت
به روی خاک جسمت اربأ اربا
ظهور عشق را دیدم ز چشمت
                    
                    
                
                - پنج شنبه
 - 22
 - تیر
 - 1402
 - ساعت
 - 18:42
 - نوشته شده توسط
 - یوسف اکبری
 
- شاعر:
 - 
                            
رسول چهارمحالی
 

                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه