• دوشنبه 3 دی 03


دو بیتی های شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) -(دست من و دامان تو ام ابیها)

178

دست من و دامان تو ام ابیها
چشمان من گریان تو ام ابیها
مخفی بود قبر شریفت جان مادر
خلقی بود حیران تو ام ابیها


از فاطمه گفتن آبرو می خواهد
یا فاطمه گفتنم وضو می خواهد
زهرا که ملیکۂ زمین تا عرش است
در حشر خدا نظر از او می خواهد


دیدم درون روضه چون ابر بهاری
دیدم ز داغ مادرت چه بی قراری
رزق تمام ما درون روضه جاریست 
دیدم سرشک دیدگانت گشته جاری


خانه من بی تو زهرا بیت الاحزان گشته است
آ سمان ابری این خانه باران گشته است
بعد زهرا رونق و مهر و صفا در خانه نیست
دیدگان کودکان از غم چه گریان گشته است


سینه ما حرمت حضرت مادر مددی
چشم مابرکرمت حضرت مادرمددی
شافع روز جزا ام ابیهای نبی
دیده زیر قدمت حضرت مادر مددی


رشته های چادر خاکی شفاعت می کند
فاطمه بانوی محشر خود عنایت می کند
محور جود و کرم باشد به روز رستخیز
او بگوید خالق داور کرامت می کند


خانۂ بی فاطمه، غم خانۂ حیدر شده
چادر خاکی و دستاس،روضۂ مادر شده
رد خون باقیست ما بین همان دیوار و در
غسل و تشییع شبانه،خاک غم بر سر شده


وقتی که بوسه زدی زیر پای مادر را
چه عزت و شرفی داده ای تو نوکر را
فدای غربت مادر، فدای مظلومی
به روی دست ملائک، ببرد پیکر را


روضه بود و گریه و نام حسین،یک نفر گفت آه مادر دل شکست
از میان گودی و شمشیر و تیغ،این دل ما دست برآن حلقه بست
دید میسوزد در خانه ولی،رفت پشت در به داغ او نشست
گفت مادر کاش پشت در نبود،این جدایی هر دلی را می گسست


امیر المومنین سردار خیبر
به دوش خود برد یک پاره پیکر
دو چشمانش شده ابر بهاری
شبانه غسل،کفن،تشییع همسر


حالاکه رفتی کارماافسوس و آه است
خورشید عالم سوگوار روی ماه است
مادر بدون تو چراغ خانه تار است
دیگرانیس و مونس باباکه چاه است


مونس و یار شفیقم ،همسرم زهرا مرو
جان حیدر یاس زخمی،قد کمان تنها مرو 
بعد تو با کلبه ی احزان و این طفلان زار
عشق مستور ،مصحف نور،بی علی جانا مرو

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران