بارون چشم تر من
تو نیمه ی مادر من
تویی تویی باور من
ای ناله ی آخر من
خاله ی مهربونم ،درد و بلات به جونم(۲)
مادر من غمینه
داغت به دل میشینه
جسمت زیر زمینه
هیچ کسی غم نبینه
خاله ی مهربونم ،درد و بلات به جونم (۲)
دختر تو چه زاره
همچو ابر بهاره
پسرت بی قراره
هنوز چشم انتظاره
خاله مهربونم ،درد و بلات به جونم (۲)
نمی شه باور ما
رفتی سفر از اینجا
مهر و صفات تو دلها
می مونه خاله بر جا
خاله ی مهربونم ،درد و بلات به جونم (۲)
برو خدا نگهدار
ای خاله ی غمگسار
شدیم همه سوگوار
چشمامه ابر بهار
خاله مهربونم ،درد و بلات به جونم (۲)
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 21:41
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه