آتش وآتشکده ازنور تو خاموش شد
آب ساوه خشک وقلب مدهوش شد
آمدی ای رحمةُ للعالمین ای قرص ماه
مکه ازبهرتوای ختم النبی آغوش شد
زمزمه روی لبم ،یا محمد ،یا محمد
ستاره روزوشبم ،یامحمد ، یا محمد
حمد و ثنای تو خدا گفته به قرآن
تویی همه تاب وتبم،یامحمد ،یامحمد
در سیره تو نور خدا جلوه گر آ مد
آیات خدا یک به یک ازپشت سرآ مد
با آمدنت ای همه ی دار و ندارم
گفتند بشارت به بشر یک پدر آ مد
کام لب تو نقل و نبات است امروز
هنگام هزاران حسنات است امروز
ای شیعه نثار روح پاک احمد
ذکر همه هردم صلوات است امروز
نور تو طعنه به خورشید زده
مژده عدل تو نوری ز امید زده
ماه وخورشید طلوع دریک روز
خبر از آ مدن معنی توحید زده
آ سمان مکه را تو نور باران کرده ای
دیدگان منتظررا خیس وگریان کرده ای
ازجمال طلعت رویت همه ارض و سما
خلق راازیمن میلادت تو حیران کرده ای
از قدومت سر زده نور رسالت
عالمی از طلعتت گشته هدایت
کشتی سر در گم طوفان در جهل
می رسد بر ساحل امن ولایت
عطر سحر آ منه تابیده به مکه
قرص قمر آ منه تابیده به مکه
بر فتنه بیدادگری بر بشریت
نور پسر آ منه تابیده به مکه
کاخ بیدادزمیلاد تو در هم بشکست
آب ساوهزحضورتودرخود بنشست
مژدۂ صد ظفر از ماه رخ یار رسید
تار و پود بدن ظلم از هم بگسست
میلاد نبی و صادق آ مد
در دیده ی ما حقایق آ مد
از بعد نبی نور امامت
صادق نفسی چه عاشق آمد
با عشق تو ما پلی زدیم تا عرصات
نام تو بود افضل هر چه حسنات
ای شیعه فرست بهر میلاد رسول
بر خواجه کائنات محمد صلوات
امشب به مدینه دل من بال وپری زد
مستانه ی این عید بر پشت دری زد
گاهی به لبش صادق وگاهی ز پیمبر
از گنبد خضرا به بقیع باز سری زد
زینت عرش خدا ،نام تو باشد مصطفا
روز میلادت ملائک دست بردند بر دعا
مولد ماه ربیع اولین هستی رسول
آخرین منجی ،وصی ،خاتم میان انبیا
ابروبادو مه وخورشید فدای قدمت
چه کنم نیست به جز خاک به دور حرمت
کاش با آ مدن یوسف زهرا یک روز
جشن گیریم درون حرم محترمت
در دل محراب بر آ ل محمد صلوات
با دلی بی تاب بر آ ل محمد صلوات
این سلام وصلوات است خیروبرکات
بخشد همه بی حساب برآل محمد صلوات
با آمدنت سرو و صنوبر آ مد
شادی به دل آ ل پیمبر آ مد
مستانه زدم بانگ به شادی و سرور
ختم الانبیا واعظ منبر آ مد
برای از تو سرودن بگو که شاعر کیست
به جز خدا که کسی لایق جلالت نیست
خداست خالق تو ،خداست شاعر تو
برای از تو سرودن ردیف و قافیه چیست
با آمدنت بهار شد ماه ربیع
اندوه و غم از دل همه گشته رفیع
ای خاتم مرسلین نبی اسلام
در روز جزا به مؤمنان باش شفیع
نورحق ازتوطلوع کردکه احمد باشی
جلوه ای ازکرم ورحمت سرمد باشی
آ مدی تا که شوی ختم تمام انبیا
مکه را زینت و بر خلق محمد باشی
ازباده عشق تو،من مستم و سرزنده
از عطر دل آرایت،سر زنده و پاینده
حبّ تو درون دل ،آتشکده بر پا کرد
از عالم زر لبیک ،گفته به تواین بنده
موسی و مسیح و نوح از راه آمد
آن یوسف گمگشده که از چاه آمد
در هفدهم ماه ربیع الاول
از مکه طلوع طلعت ماه آ مد
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 21:54
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه