سلام ما به تو فرزند زهرا
سلام ای وارث شمشیر مولا
سلام ای منتقم ای منجی ما
سلام ما به تو یا یابن طاها
ربیع الاول و شام غم توست
جهانی سوگوار ماتم توست
یتیمی برتن و جانت نشسته
زداغ عسکری پشتت شکسته
یتیمی درد بی درمان عالم
یتیمی تیر غم بر جسم آ دم
یتیمی در جهان درمان ندارد
غم و دردش دگرسامان ندارد
یتیمی که پدر از دست داده
زداغ ماتمش دل زد به جاده
ز داغ عسکری بابای امت
امامی بی بدیل و جان امامت
الا صاحب زمان دردت بجانم
ز داغ ماتمت مرثیه خوانم
بیا بنگر مَحِبّان سوگوارند
سرشک اشک چون ابر بهارند
بیا در مجلس ما یابن الزهرا
نظر کن بر دل ما جان مولا
عنایت کن همی حُزن و بُکاء را
برات سامرا و کربلا را
- پنج شنبه
- 22
- تیر
- 1402
- ساعت
- 22:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه