ضامن آهو و انسان و کبوتر می شوی
در میان کشورم آ قا تو اختر می شوی
لا به لای قلب ما ! تو خانه داری یا رضا
ضامن آهو شدی برما تو یاورمی شوی؟
زائرانت می رسند از جای جای کائنات
برتمام عاشقانت شاه وسرور می شوی
جان فدا و رهنما، خورشید عالم تاب دین
بهر قرآن خدا پیوسته سنگر می شوی
تو غریبی ، ضامن حال غریبانی رضا
در شفای هر مریضی،شور محشر می شوی
می درخشی لا به لای این همه شمس وقمر
بین القابت «رئوف آل حیدر»می شوی
دست خالی بر نمی گردد گدایت یا رضا
وقت مُردن ضامن من زَر تر از زَر می شوی
ساعت هشت و زمان دلبری با نور عشق
قطره ای شبنم میان دیده ی ترمی شوی
حاجت اهل خراسان ، نه ! تمام عالمین
می دهی مولا برایم بال یا پر می شوی
هشتمین خورشید عالمتاب یاشمس الشموس
گوهر ارزنده ای ، جان پیمبر می شوی
سینه ات از عشق مادر هست مالامال نور
در زمین و آسمان عشق مکرر می شوی
مادری هستی!درون سینه ات عشق حسین
روضه خوان دعبل،رضا جان زارومضطر میشوی
بن شبیب ات را شنیدم در میان روضه ها
اشک نم نم درغم سردار بی سر می شوی
- جمعه
- 23
- تیر
- 1402
- ساعت
- 0:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه