کریم اهل بیت،امام مجتبا(2)
..........................
به عالم محشر،غم کبرا شده
مدینه غرق غم،حسین تنها شده
پیمبر آمده،سر و سینه زنان
به جنت فاطمه،عزادارش شده
شهید ظلم و جور،شهید کینه ها
شدی کشته حسن،غریب کوچه ها
به دست همسرت،فدا گشتی فدا
به زهر کینه و،به دست آن دغا
........................................
واویلا وای از این،غم و درد فراق
مصیبت آمده،بر اهل بو تراب
دوباره خواهری،ز داغ دلبرش
زند آه از جگر،ابوفاضل برش
صدا زد یا اخا،صدا زد زینبش
کجایی خواهرم،بیا بالا سرم
رخ زردم ببین،دل تنگم ببین
به جای مادرم،بیا بالا سرم
..................................
ندارم مهلتی ،سر آمد عمر من
به مرگم صبر وکن،تو ای غمخوار من
درون طشت نگر،شده خون جگر
شدم راحت دگر،از آن کوچه و در
الا ای قاسمم،الا عبد الهم
رسیده وقت موت،بیا جانا برم
تو و جان عمو،عمو جانت حسین
مکن دوری از او،فدا شو بر حسین
....................................
بیا ای خواهرم،بیا غم پرورم
روان در طشت خون،جگر از سینه ام
فدایی گشته ام،به راه دین حق
تو و جان حسین ،الا ای خواهرم
گرفته فاطمه،به جنت ماتمتت
سر و سینه زند،حسین اندر غمت
به شهر مصطفی،که تابوت تو را
به تیر بندند همی،ز کینه بر شما
..........................................
بسوز ای دل برا،ی غربت بر حسن
مدینه کربلا،شده بهر حسن
زند تیر جفا،به تابوتت حسن
حسین زیر بدن،زند ضجه حسن
...................................
شدی راحت حسن،ازاین کوچه دگر
نمی بینی به چشم،دگر دیوار و در
نیفتد چشم تو،به چشم آن دغا
نگردد گونۂ، تو سرخ از آن جفا
مدینه مدفن،گل طاها شده
به پیش مادرش،گل زهرا شده
بقیع و درد و غم،سیه دنیا شده
دگر ساقی خموش،حسین قد تا شده
........................
کریم اهل بیت،امام مجتبا(2)
- جمعه
- 23
- تیر
- 1402
- ساعت
- 1:10
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه