صدای زنگ قافله ،میگه علمدار اومده
صدای زنگ قافله،میگه که دلدار اومده
صدای زنگ قافله ، صدای قلب زینبه
صدای زنگ قافله ، یه عالمه تاب و تبه
صدای زنگ قافله،صدای گهواره و آب
داد نزنید طفل حسین رفته به خواب
صدای زنگ قافله،صدای اشک و ناله
زبون گرفته توحرم،یه دخترسه ساله
صدای زنگ قافله ، میاد توی کربلا
دوباره در خروشه ،چشمه ی آب بقا
صدای زنگ قافله ، بانگ اذان اکبر
موذن کرب و بلا ، بگو الله و اکبر
صدای زنگ قافله ، صدای آه و ماتم
حی علی العزامیگه،سفیر ماتم و غم
گوش بکنید یه مادری ، با قد خمیده
میگه بُنَّی یا حسین،دل از همه بریده
میگه نرو به کربلا ، به سرزمین ماتم
گریه نموده به غمت ازآدم تابه خاتم
کرب و بلا قتلگه،شمع و گل وپروانه
برای گریه کردنم ، روضه شده بهانه
- دوشنبه
- 26
- تیر
- 1402
- ساعت
- 21:12
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه