باز جوشید درون رگ ما نام حسین
ول وله گشته به پا از نفس و نای حسین
کاروانی شده عازم سوی بارگاه حسین
بر سر و سینه زنان از غم جانکاه حسین
شور و غوغا شده پا در حرم امن حسین
عاشقان پای پیاده همه زوار حسین
همه با مذهب خود عازم کوی تو شدند
هم مسلمان و یهودی همه مهمان حسین
بر سر خوان کریمانۂ شاه شهدا
همه مهمان شده اند از نظر پاک حسین
لشگر کرب و بلا پرچم ماتم بر دوش
توی بین الحرمین نقطۂ پرگار حسین
در شعاع نظرش کل جهان حتی عرش
بگذرد لحظه به لحظه ز کرامات حسین
از در رحمت او هیچ گدایی نرود
دست خالی که کرامت بود از خوان حسین
خالقش داده لقب خون خدا ثار الله
چه بگویم دگر از خالق خلاق حسین
روز محشر که همه گریه کنان نامه به دست
خنده آید به لب گریه کن خاص حسین
گفت زهرا که شفاعت بکند گریه کنش
هر کسی گریه کند در غم و اندوه حسین
عرش و فرش و ملک و جن و پری
خادمان حرم و حلقه به گوشان حسین
اربعین غلغله گردد به میان حرمش
همه زوار و فدایی علمدار حسین
به فدای تو امامی که شدی باعث آن
که پیاده بروم تا حرم پاک حسین
اربعین از نجف اشرف مولای غریب
من شوم عازم آن دشت بلا خیز حسین
هم قدم مثل سکینه ورباب و زینب
اربعین زائر آن قبر پر از نور حسین
روضه خوان فاطمه و گریه کنان شیر عرب
بر سر و سینه زنان در غم عظمی حسین
خون تو جوشد و فریاد بر آید همه جا
از غریبی و اسیری یتیمان حسین
همچو جابر به دیار تو حبیب عالم
اربعین عرض ادب خدمت زوار حسین
تسلیت خدمت مهدی گل زهرا باید
که خودش زائر این جاده و صحرای حسین
ساقی از لطف خدا و کرم حضرت حق
کی رود سوی حرم قبر دل آرای حسین
- دوشنبه
- 26
- تیر
- 1402
- ساعت
- 21:26
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه