سبک:بزن بر سینه و بر سر
عمو جانم ،عمو جانم ،عمو ای جان جانانم
شبی در محمل گلها،بدیدم بلبلی تنها
برای بودن با گل،هزاران نغمه می خواند
فراق گل ز بلبل را ،برادر مرده می داند
ابوالفضل و حسین هر دم،غم جانانه می خواند
زمین کربلا آخر،تو شاهد روز عظمایی
تن صد چاک عباسم،شده تکه به هر جایی
دمادم ناله می دادم،عمو جانم عمو جانم
الا یا ایها الساقی،ادر کاسا ولا ورها
ابوالفضل رشیدم را،شده سردار محمل ها
بیا ای مرشد تنها،پدر جان ای امید ما
نگفتی زینب زار و،دل ما بین چه غمگین است
- دوشنبه
- 26
- تیر
- 1402
- ساعت
- 22:9
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رسول چهارمحالی
ارسال دیدگاه