بهشت اهل ولا را ثمر مبارک باد
طلوع عید بزرگ دگر مبارک باد
بر آسمـان ولایت قمر مبارک باد
محمدبنعلی را پسر مبارک باد
خدای عـزّوجـلّ را ولـی تمـاشایـی است
به روی دست محمّد، علی تماشایی است
سلام باد بـه ابنالرضـا و فـرزندش
شفای روح مسیحا ز فیض لبخندش
ندیده چشم بشر جز ائمه مانندش
سزد که مدح بگوید فقط خداوندش
جمــال او همــه آیینــۀ امــام جـواد
علی است این، پدر و مادرم فدایش باد
سخنوران جهان مست یک عبارت او
جحیم بـاغ چنــان گــردد از اشارت او
سر سـران همـه در حلقـۀ اسـارت او
دعــای «جامعـه» زیباتـرین زیـارت او
زیارتی که سزد وحی سرمدش خوانند
شنـاسنـامــۀ آل محمّــدش خواننـد
مهی که مهر هم از ماه عارضش خجل است
چـو آفتاب بـه دلهای پاک مشتعل است
گـل محبـت او زینــت بهشــت دل است
عدو هم از کرمش شرمگین و منفعل است
جهانیان همه مرهون لطف او من هم
نه من گای در او شـدم که دشمن هم
الا حـرم حرمِ سـامرات را زائر
بهشت، زائر صحن و سرات را زائر
فرشتگان حرم باصفات را زائر
جــواد مـاه رخ دلـربـات را زائـر
عجب نه گر به قفس شیر وحشیات شد رام
مطیــع سلسلـۀ تـو اســـت گــردن ایــام
تو چارمین علی از عتـرت پیامبری
تو خـود امـام و امام جواد را پسری
تو بـر امــام رضا نیــز پارۀ جگری
تو چون حسین چراغ هدایت بشری
ائمه هادی و تو خود به کنیه هادیشان
بـه شـاه راه هـدایت شـدی منادیشان
اگر چه بــر حرم حضـرتت جسارت شد
حـریم محترمت در جهان زیارت شد
نصیب شیعه در این امتحان بشارت شد
نصیب دشمن تو ذلت و حقارت شد
شکست شیعه محال است چون به حصنِ ولاست
همیشه پــرچـم فتـح شمـا بـه دسـت خـداست
تمام خلقت هستی بوَد برای شما
نهاده سربه زمین آسمان به پای شما
سعـادت همه عالم بود ولای شما
بـوَد «بـکُـم فَتَـحالله» در ثنـای شما
خدا بــرای شما خلق کرد عالم را
ز خاک پـای شمـا آفریــد آدم را
به غیر بـاب شما حق نیـافریده دری
خدا پرست نـیام گر زنـم در دگری
نبود و نیست به جز بر درِ شما خبری
اگـر کنید بـه کـل جهانیـان نظـری
قسم به هر که گذارد قدم به راه شما
شونـد خلق، ابـوذر به یک نگاه شما
مصیبت است اگر یک نظر به ما نکنید
مـرا ز دامـن پر مهرتان جدا نکنید
رهم دهیـد در ایـن خانه و رهـا نکنید
مرا به دوری خود دور از خدا نکنید
من و جدا شدن از دامن شما هرگز
طریـق دوستـی دشمـن شما هرگز
حیاتِ بود و نبود از برای یک دمتان
خـدای داده شرافت به کل عالمتان
خد گواست که اوصاف ما بود کمتان
عطا کنیـد مضامین نـو به میثمتان
که همچو «میثم» تمار مدحتان گوید
همیشـه در همه احوال راهتان پوید
- سه شنبه
- 27
- تیر
- 1402
- ساعت
- 16:35
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه