• سه شنبه 15 آبان 03


آن روز عاشقانه، یاری برای یاری

2197

ن روز عاشقانه، یاری برای یاری
می‌کرد کارِ خانه، یاری برای یاری
با اینکه بانوی دلْ، دل سیر از جهان بود
می‌خواند این ترانه، یاری برای یاری
در فکر روزهای پایان رسیده‌ی عمر
می‌سوخت دانه دانه، یاری برای یاری
کابوس‌های کوچه، تفسیر سرخِ سیلی
اشک عصای شانه، یاری برای یاری
در خاطرش رقم خورد، بین کویر کوچه
می‌خورد تازیانه، یاری برای یاری
وقتی به یادش آمد از آتش و در و دود
می‌سوخت از زمانه، یاری برای یاری
دیگر نمانده صبری تا صبر او بماند
چون رود شد روانه، یاری برای یاری
در نیمه‌های تاریک، می‌برد مردِ مهتاب
تابوت را شبانه یاری برای یاری
آیا دو قطره شعرم، با بیت‌های اشکم
گردد حساب یا نه؟ یاری برای یاری

  • سه شنبه
  • 19
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 16:2
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران