تو دلها ، لاله های غم بکارید
سر روی ، زانوان غم بذارید
وقتی عطش نشست ، بر کام بچه ها
طاقت نمانده بر ، ساقی کربلا
آه ، ای علمدار ، یا ابوالفضل ، ای سپهدار
وای ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل (۲)
واویلا ، افتاده دستای سقا
می آید ، آه و نوای زهرا
با ناله ی حسین ، غوغا بپا شده
یارب دست عمو ، از تن جدا شده
آه ، در علقمه ، ارباب میگه ، یا فاطمه
وای ، یا ابوالفضل ، یا ابوالفضل ، یاابوالفضل (۲)
ابوالفضل ، برخیز به جان زینب
نگاه کن ، که حسین ، جان شده بر لب
دشمن رسید و تیغ ، از کینه ها کشید
در پیش علقمه ، دست تو را برید
آه ، خورده عمود ، در قتلگاه ، رفته سجود
وای ، یا ابوالفضل ، یاابوالفضل ، یاابوالفضل
- چهارشنبه
- 18
- مرداد
- 1402
- ساعت
- 0:25
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی شاهمندی
ارسال دیدگاه