بند 1
ترو دوباره صدا میزنه دلم
نگاهت آرامش حال نوکره
ازاین دلم خوشه وقتی که میدونم
حساب ما تو قیامت با مادره
چه حال خوبیه وقتی که میزنم
تو روضه های تو سینه برای تو
برای اینکه برم سوی کربلا
باید که زانو بزنم به پای تو
همینو میخوام ازت تا این لحظه
پرم بدی تو به سوی شش گوشه
اجازه ی علی بوده این نوکر
برا تو پیرهن مشکی میپوشه
ستایشت میکنم ماه بلندم
باهر نفس که از عشق تو میخونم
میخوام ازت که همیشه
تو داشته باشی هوامو
که نوکر تو بمونم
مادرم حضرت زهرا
بند 2
حرم برای تو میسازیم آخرش
کنار صحنو سرای شاه نجف
چقد قشنگه که از مشهد الرضا
بیام به عشق شما تو راه نجف
قسم به خون حسین تو لحظه ای
نمیشه بی یه نگاه تو سر کنم
فقط باسینه زنی میشه مادرم
من از صراطی که سخته گذر کنم
چه لذتی داره وقتی میدونم
بهشته من همه جوره تضمینه
وقتی حسن صاحب سفرت باشه
بردن روزی چقدر شیرینه
یه حس خوبیه وقتی میبینم
سایه ی چادر تو روی سرمه
شبای جمعه وقتی
میری زیارت شش گوش
دل منم تو حرمه
مادرم حضرت زهرا
بند 3
اونی که از همگی مادری تره
آقام امام حسنه جون من فداش
به زودی مثل حریم کرببلا
سلام میدیم جلوی گنبد طلاش
نفس که توی همین روضه میکشم
از این نگاه پر از خیره مادره
اگه حریمی برا تو بنا کنیم
بدون شک همه دنیا قشنگ تره
فقط همینو میخوام از تو اصلا
تو روضه های حسینت پیرم کن
بیا تا آخر عمرم ای مادر
منو با عشق حسن درگیرم کن
میدونی هر موقع بی طاقت میشم
فقط برای تو روضه میخونم
صدا زدم تورو زهرا
ببین پناهی ندارم
شبیه برگ خزونم
مادرم حضرت زهرا
- شنبه
- 11
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه