?بند 1
خرابه حالت میلرزه دستات
جاریه حالا اشکای چشمات
قرآن میخونم کنار بستر
ببین گرفته صدای حیدر
حرفی نزن از رفتنت طاقت ندارم
سرده نگاه آخرت دل بی قرارم
گریه شده کار علی آهسته پاشو
بی تو نمیشه سر کنم دارو ندارم
زهرای من زهرای من
?بند 2
رنگت پریده جونی نداری
سخته که سر رو مهرت بزاری
از درد پهلو بی تابی زهرا
دلم گرفته از دست دنیا
گفتی شبونه غسل بده منو تو حیدر
واست بمیرم که شدی زخمی و پرپر
تو این روزا حال حسن خیلی خرابه
من آرزومه که حسین نشه بی مادر
زهرای من زهرای من
?بند 3
خیلی زیاده درد سر تو
زهرا شکسته بالو پر تو
پاشو دل من آروم بگیره
وقتی نباشی علی میمیره
این لحظه های آخری دل نگرونم
تورو به خاک سپردم ای یار جوونم
میریزه با هر قدمم اشکای چشمام
رفتی و من بدون تو مثل خزونم
زهرای من زهرای من
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 15:54
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه