⬇️ بند ۱
راهی شدم
برسـم تـا به کـربلای حسین
رو لـبـای مـنـه نـوای حسین
خـودمـو بیـن زائـرا میـبینم
به سینه میزنم برای حسین
توی هر کوچه و خیابون
میبینی پرچم حسینه
دل عـالـم درگـیـر دردو
غم و این ماتم حسینه
برای من دیگه مهم نیس
اگه این فاصله زیاده
اومدم از مرز شـلمـچه
آقا این راهو من پیاده
سلام آقا قبولم کن
⬇️ بند ۲
وقتی میام
میزنـم زانو روبـه روی حـرم
میکشی دستی آقا روی سرم
آرزومـه کـنـار بـاب الحـسیـن
یـه سلـامـی بدم با چشم ترم
حرمت رو وقتی میبینم
تازه میشه هوای این دل
به اجابت رسید آقاجون
زیر قبت دعای این دل
بوی عطر سیبی که آقا
میاد اینجا میکنه مستم
با یـه دنیـا آرزو بـازم
روبه روی حرم نشستم
سلام آقا قبولم کن
⬇️ بند ۳
یه زیارت
بوده تـنهـا خواسـته نوکـر تو
منـو هـمراهـی کرده مـادر تـو
آقا فـک میـکنم به این قضیـه
چه عذابی کشیده خواهـر تو
با لب تشنه و غم دل
خودمو کربلا رسوندم
شعر زیبای محتشم رو
تو مسیر آهسته میخوندم
روبه روی گنبد زیبات
جاری میشه اشکای چشمام
پایـیـن پای تو بمیـرم
من آقا از تو اینو میخوام
سلام آقا قبولم کن
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 21:44
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه