⬇️ بند ۱
غم نزار که تو دلت بمونه
عشق حسن راه نجانمونه
تو دل ویرونمو کردی آباد
دل به تودادم توی این زمونه
دلمـــو دیــونه کرده حــرم
توکه سلطانی و من نوکرم
سایت افتاده به روی سرم
در خـــونتــو دوبــاره زدم
تو با اینکه میـــدونی بـدم
ممنون از اینکه نکردی ردم
شاه و سلطان ابا عبدالله
⬇️ بند ۲
تو به منه بیچاره عزت دادی
اذن ورود به هـــیئـــت دادی
از تو سپاس گزارم ای اربابم
که دوباره بــهم فرصت دادی
تو امـــــید هر سیــــنه زنـی
تویـــی که تنــــها امید منی
کاش بشم مثل اویس قرنی
میبینی تو این دل خستمو
عمریه که دل به تو بستمو
اومـدی گـرفـتی باز دستمو
شاه و سلطان ابا عبدالله
⬇️ بند ۳
از کــودکــی به تو علاقه دارم
نه نمیتونم از تو دست بـردارم
تو همــیشه گذشــتی از گـناهم
مــن عاشـــق تـو و عــلــمــدارم
جنــت روی زمـــین کــربــلاس
ضریحت خدایی خیلی زیباس
حرمـــت برا هــــر دردی دواس
به فــدای تو پـــدر مـادرم
جون من فدای تو سرورم
خــاک پاهای عـــلی اکـبرم
شاه و سلطان ابا عبدالله
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 22:52
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه