⬇️ بند ۱
من که عمره زیر ؛ پرچم ثاراللهم
ممنون از اینکه دادی تو جمع خوبا راهم
جنت اعلا یعنی صحن و سرای ارباب
خواب و خیالم هرشب کرببلای ارباب
هر نفس از تو دم زدم آقا
آرزومه لحظه ای تو حرمت باشم
نه فقط حالا تموم روزا
خیلی دوستدارم به زیر علمت باشم
تو نگاه کن که دل من
شبیه آسمون گرفته
بسکه گریه کردم ارباب
کل چشمامو خون گرفته
خیلی وقت میشه که آقا
نوکر تو زبون گرفته
حسین سالار زینب س
⬇️ بند ۲
منی که پای ثابت بودم آقا تو هیئت
تو به منه بیچاره همیشه دادی قیمت
دلم میخواد تو صحنت قدم بزارم ارباب
دوستو رفیقی جز تو من که ندارم ارباب
دل مثل شمعی داره میسوزه
عکس زیبای ضریحت میکنه مستم
توی خواب دیدم که با دلتنگی
اومدم آقا روبه روی حرم نشستم
خوشبحال اون کسی که
اومده کربلا زیارت
آرزومه که تو راهت
قسمت من بشه شهادت
الهی که آقای من
داشته باشی ازم رضایت
حسین سالار زینب س
⬇️ بند ۳
بوی بهشت میپیچه تو فضای بارگاهت
خداروشکر گذاشتم قدم توی این راهت
همیشه به این نوکر لطف و کرم کردی تو
قسم به شش گوشت که دوای هر دردی تو
من بدون تو آقا میمیرم
دستای خالیمو بگیر خودت مددکن
تو امید این قلب مجنونی
آقا دردای زیادم رو بی عدد کن
اگه تو این راه بمیرم
بخدا که یه افتخاره
نوکری واسه تو آقا
بهترین شغله روزگاره
هرکسی با تو نباشه
بخدا که بی اعتباره
حسین سالار زینب س
- یکشنبه
- 12
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 23:26
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه