بند ۱
دل پریشونم حالم بده انقدر نمیدونی
بابا کجایی نیستی پیشم لالایی بخونی
توی خرابم خرابه ای که تاریکو سرده
همه وجودم زخم و بابایی پره درده
بابا ببین تو دام بلا اسیرم
بابا طاقت ندارم بی تو میمیرم
بابا حسین بابا حسین
بند ۲
بابایی دشمن بالا سرم تا رسید منو زد
انقده سیلی زده بابایی حالم شده بد
بابایی اشکام رو گونه گوچیکم میریزه
تو جمع بابایی بهم میگفتن که این کنیزه
بابا بیا تا اون دستاتو بگیرم
بابا طاقت ندارم بی تو میمیرم
بابا حسین بابا حسین
بند ۳
دشمن بی رحم باخنده این موهامو کشیده
سنی ندارم اما تموم موهام سفیده
جونی ندارم خیلی سرم درد میکنه بابا
بیا کنارم نزاری تنها بمونم اینجا
بابا سه سالمه غصه کرده پیرم
بابا طاقت ندارم بی تو میمیرم
بابا حسین بابا حسین
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 13:41
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه