? بند ۱
ای وای من بالو پرت سوخت آقا
ای وای من جگرت سوخت آقا
داغی که عالمو ریخت بهم
اشک تو حالمو ریخت بهم
آقا میسوزی از این
ظلم و جفای همسر
خیلی خرابه حالت
داری میزنی پر پر
تنها تو حجره ای و
آقا نداری یاور
ازسرزمین بی خیر
میری به سوی مادر
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
? بند ۲
تو این چند سال خیر ندیدی از کسی
پیشت حتی نیست یه فریاد رسی
توی این دل پره غصه و غمه
حتی واست بمیرم باز کمه
آتیش زده دلم رو
این حالت عجیبت
از غربتت همین بس
شد جام زهر نصیبت
رنگت پریده آقا
مضطر شدی و بی تاب
به لبهای تو آخر
نرسیده جرعه ای آب
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد(ع)
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه