▼بند ۱
وقت من آقا تنظیمه با وقت محلی کربلا
آرزومه که جونمو بدم زیر ایوون طلا
سید الشهدا منم همون مست و حیرون حرم
برنگشتم دست خالی از پیش آقای کرم
مولا تویی و من گدات
مولا تویی من خاک پات
بی تو نمیتونم بمونم
مولا تویی و من فقیر
مولا به دامتم اسیر
بازم بند اومد زبونم
ارباب بی نظیر
پیش توام حقیر
▼بند ۲
باز شروع شده فصل تازه ای از بهار نوکری
ارث زهرا و حیدره تو بردی که مارو میخری
حادثه رقم خورده واسه من افتادم به پای تو
من ارادت ویژه ای دارم یا حسین به بابای تو
مولا تویی و من گدا
مولا تویی من بی نوا
عشقم هوای گریه دارم
مولا تویی و نوکرم
مولا با عشقت میپرم
میخوام روشونت سر بزارم
ارباب بی نظیر
پیش توام حقیر
▼ بند ۳
زیر سایه دختر تودارم یه عمر نفس میکشم
یک شبی بیا توخواب من جف قدمهات روچشم
وقتی حال من خوبه یاکه بدسمت روضه هاتون میرم
کربلا نرفتم میدونم جایی از این قضیه گیرم
مولا تویی من رو سیاه
مولا من از هرچی گناه
خستم بیا دستم رو بگیر
مولا عذابی میکشم
هرچی بگی روی چشم
میمیرم اگه بگی بمیر
ارباب بی نظیر
پیش توام حقیر
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 14:25
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه