#ارادت_به_ساحت_مقدس
#امام_حسین_علیه_السلام
یک کرب و بلا سهمِ من از هر دو جهان بس
یک بوسه به شش گوشه مرا از دل و جان بس
ای دار و ندارِ منِ بی مایه ی عاشق
جان را چو فراقِ تو وُ این دردِ نهان بس
لبهای ترک خورده ی تو داغِ دلم شد
ما را تو وُ این روضه وُ این اشکِ روان بس
عمری ست که ای عشق گرفتارِ تو هستیم
از حسرتِ دوریِ تو مردن به فغان بس
من عاشقِ این صحنه ی زیبا وُ قشنگم_
بین الحرمین باشم و هنگامِ اذان بس
ای کاش گذارم به رواقِ تو بیافتد
جا ماندنِ تصویرِ تو در روح و روان بس
دل داده ام از شوقِ وصالت کرَمی کن
یک بار نظر کن به من این دُرِّ گران بس
واصل به توام کرده همین اشکِ روانم
پیوندِ تو جان را فقط ای شاهِ شَهان بس
تا کی ز غم ات در تبِ دیدار بسوزم
گویند به من مدعیان بر تو خزان بس
گر شوقِ نگاهم به ضریحِ تو بیافتد
آن لحظه ی دیدار مرا گشته عیان بس
من خاطره ی غنچه ی پرپر شده ات را
با اشک تجسم کنم هر لحظه همان بس
آقای من این حسرتِ دیدارِ تو یعنی_
هر لحظه ز هجرانِ توام دل نگران بس
افسوس که بر تربتِ تو دسترسی نیست
ماندیم ز هجرانِ تو بی تاب و توان بس
مجنون شدم و سخت گرفتارِ تو گشتم
از عشق فقط قسمتِ من زخمِ زبان بس
نامت شده تسکینِ دلم ای به فدایت
می آید از این عشقِ تو جان در هیَجان بس
من عطرِ حرم را به دو عالم نفروشم
این عشقِ نهان را فقط اما تو بدان بس
هر چند گنه کرده ولی نوکرت هستم
در صحنه ی محشر به من این مُهرِ امان بس!
#حسرت_زیارت_کربلا_شب_زیارتی
#ارباب_بیکفن_کربلا_قبله_اهل_ولا
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
- دوشنبه
- 13
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 23:54
- نوشته شده توسط
- ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
- شاعر:
-
هستی محرابی
ارسال دیدگاه