بین امواج اشک زهرا پیغمبر میره از این دنیا
بی قرار روزگاره داره این لحظه ها بارون می باره
برای فاطمه دلشوره داره
چه غمینه که می بینه شده گریون گل یاس مدینه
تو غم رحمت للعالمینه
وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
پیرش کرده گر، سوره ی هود طعنه ها خورد از قوم یهود
سوگواره غم یاره هنوز از داغ حمزه غصه داره
میگه رحمت به قبر اون بباره
بعد حمزه غرق گریه داره می گیره رو سینه یه قرآن
میگه میشه حسین شاه شهیدان
وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
با قلبی خون و آهی بی حد یاد خدیجه کرده احمد
دل خونش پریشونش میسوزه از فراق همزبونش
یاد اون خنده های مهربونش
تا که رفتش بدی دیدم نمی دونید چی از همسر کشیدم
با دل بی قرارم پرکشیدم
وای وای آقام آقام آقام یا رسول الله
شاعر : رضا تاجیک
- پنج شنبه
- 21
- دی
- 1391
- ساعت
- 8:49
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه