◀️بند ۱
میخوام پر بزنم ولی بستس پرو بالم
کمک کن آقاجون دیگه خیلی بده حالم
میخوام پر بزنم میبینی که جون ندارم
من زمینگیر شدم و هیچ جوره توون ندارم
اربابم اربابم دل من تنگه برا شش گوشه
اربابم اربابم دل از عشق حرمت مدهوشه
کربلا کربلا تو منو دیوونه کردی
کربلا کربلا توی قلبم خونه کردی
اللهم الرزقنا کربلا
◀️بند ۲
جای من اینجا نیست کربلاتون شده عادت
چقدر دوست دارم خیلی خوبه این عبارت
آرزومه باشم زیر ایوون طلایی
دوستدارم صدام کنن توی هیئت کربلایی
اربابم اربابم عمریه به کربلا دلبستم
اربابم اربابم کاری من نره حرم از دستم
کربلا کربلا دل من باتو زیاد درگیره
کربلا کربلا هرکی ازتو میگه این دل میره
اللهم الرزقنا کربلا
◀️بند ۳
خلاصه کنم بگم عشق من فقط حسینه
دل من تو این شبا جلد بین الحرمینه
آخه پنهون نمیشه عشق و شورو گریه واحساسم
خلاصه کنم بگم من غلام ادب عباسم
اربابم اربابم نبود از اولش چیزی تو کفم
اربابم اربابم لقبم اینه که کلب نجفم
کربلا کربلا عطر و بوتو بخدا دوستدارم
کربلا کربلا از همه چی غیر تو بیزارم
اللهم الرزقنا کربلا
- چهارشنبه
- 15
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 0:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه