اربعین از راه اومد
هرجایی که میری یه کاروونه
میبینی که پر از پیر و جوونه
شدن از عشق کربلا دیوونه
اربعین از راه اومد
بازم جهان هستی غوغا میشه
یه شور یا حسینی برپا میشه
میزبان اون زائرا زهرا میشه
هرکسی رو دیدم من
میگفت گه هرجوری باشه من میرم
اگه نرم دق میکنم میمیرم
آخر برات کربلا میگیرم
یه جوونی رو دیدم
برای کرببلا پر پر میزد
مدام به این درو اون در میزد
باقلب آشفته به تو سر میزد
پای برهنه باشی
میبینی که سخته چقد را رفتن
قطره باشی و سمت دریا رفتن
باشورو شین به سوی آقا رفتن
دل تو دلم نیست ای وای
رفتن همگی اما من جا موندم
دوباره با تنهایی تنها موندم
رفتم ولی میونه ی را موندم
یکسره هی میخونم
به دور عکس حرمت میگردم
میخوام بیام پیشت دوای دردم
جون خودم و نزرت آقا کردم
چند باری تو خواب دیدم
میام ضریحتو بغل میگیرم
میام و اون پایین پا میمیرم
چند سالی میشه باخودم درگیرم
- چهارشنبه
- 15
- شهریور
- 1402
- ساعت
- 0:12
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید آقاجانی
ارسال دیدگاه